AbiDic.com
  • دیکشنری

nothing was left ove

nʌθɪŋ wɑz lɛft ov


فارسی

1 عمومی:: چیزی‌باقی‌نماند، چیزی‌زیاد نیامد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NOTHING SHORT OF
NOTHING SO BAD BUT MIGHT HAVE BEEN WORSE
NOTHING SUCCEEDS LIKE SUCCESS
NOTHING TO BE SNEEZED AT
NOTHING TO BOAST ABOUT
NOTHING TO CHOOSE FROM
NOTHING TO COMPLAIN ABOUT
NOTHING TO DO WITH
NOTHING TO IT
NOTHING TO SNEEZE AT
NOTHING TO SPEAK OF
NOTHING TO WRITE HOME ABOUT
NOTHING UPSTAIRS
NOTHING VENTURE NOTH
NOTHING VENTURED, NOTHING GAINED
NOTHING WAS LEFT OVE
NOTHINGARIAN
NOTHINGNESS
NOTICE
NOTICE AND TAKEDOWN
NOTICE BOARD
NOTICE OF AWARD
NOTICE TO PROCEED
NOTICEABLE
NOTICEABLY
NOTIFIABLE
NOTIFICATION
NOTIFICATION DATE
NOTIFICATION PANEL
NOTIFIER

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط